فیلمسازی که او را متعلق به 2نسل میدانند، در جدیدترین اثر خود ملودرامی ساخته که واکنشهای مختلفی را دربرداشته است. فرشته طائرپور –تهیهکننده و نویسنده «زن دوم»- که درگیر مراحل پایانی صداگذاری فیلم «نیلوفر» است و مدام در رفتوآمد بین اتاق صداگذاری و محل انجام گفتوگو (دفتر کارش) بود، این روزها بهعنوان تهیهکننده در سینمای ایران چهره شناخته شدهای است.
- در تعریف سینمای سیروس الوند میگویند فیلمسازی از 2نسل متفاوت؛ خودتان از این واژه چه تعریفی دارید و با شنیدن این واژه چه احساسی پیدا میکنید؟
بهنظر من در سینما سن آنقدر اهمیت ندارد و بیش از هر چیز عمر و ماندگاری فیلم مهم است. داریوش مهرجویی همچنان یک فیلمساز جوان است. مهرجویی و مسعود کیمیایی فیلمسازان اول دهه 20 هستند و من آخر دهه 20. اصلا فیلمسازی آنها شرایطی را فراهم کرد که امثال من و داوودنژاد بتوانیم در سن خیلی پایین و در 23 سالگی فیلم بسازیم.
بعضی وقتها یک جوان فیلم میسازد ولی فیلمش پیر است؛ نگاهش و حسش پیرتر از جامعه و مخاطب است ولی یک فیلمساز مثل مهرجویی هر وقت فیلمی از او میبینم فیلم روز است؛ یعنی فیلم از یک سن و سال 67 یا 70 ساله خبر نمیدهد و از یک ذهن جوان و امروزی خبر میدهد که سعی میکند به مخاطب نزدیک شود و فیلم را برای مخاطبی بسازد که جدی به سینما نگاه میکند.
تلاش من هم در سینما این است که به این سمت حرکت کنم ولی همیشه این اتفاق نمیافتد؛ کسی که 5 تا فیلم میسازد، قطعا 2 فیلم بد و 3 فیلم خوب دارد و کسی که 20 فیلم میسازد، 12 فیلم متوسط یا بد خواهد داشت.
- شما از 23 سالگی فیلم میسازید. میشود گفت که 3 دهه فیلمسازی را در جامعهایران تجربه کردهاید؛ جامعهای که با انقلاب آغاز شد، با دوران جنگ همراه بود و امروز که بهنظر میرسد مخاطب در یک تغییر ذائقه جدی دارد به فیلمهای کمدی عادت میکند. خودتان - بهعنوان یک فیلمساز - این تغییر ذائقه را چطور ارزیابی میکنید؟
در نظر گرفتن سلیقه تماشاچی با احترام به تماشاچی فرق میکند. خیلی خوب است که آدم اول ببیند که فیلم را برای چه کسی مینویسد. من به این فکر میکنم که 1- تماشاگر فیلم چه کسی است2 - خوب است چه کسانی باشند. یک خانم -که شخصیت او مثل مهتاب بود- به من نامه نوشته بود و فکر میکرد که ما از زندگی او اطلاع پیدا کردهایم و فیلم ساختهایم. کسی که فیلم را نوشته چیزی را نوشته که خیلیها با آن ارتباط پیدا میکنند و درواقع اتفاقات فیلم مسئله خاموش پنهان خیلیهاست. در چنین شرایطی زن دوم در عید اکران شده است که به اعتقاد من خیلی مناسب این زمان نیست؛ آن هم درشرایطی که همه تشویق میکنند فیلم کمدی بسازیم؛ البته فیلم کمدی ساختن اشکالی ندارد اما وقتی زیاد میشود اشکال دارد.
- ابتذال یعنی چه؟
یعنی یک چیزی که زیاد تکرار شود تبدیل به ابتذال میشود. متأسفانه سینمای کمدی شده وجه غالب فیلمسازی در ایران. زمانی ما کمدی لیلی با من است را داشتیم یا... ولی ما به کمدیای رسیدیم که در آن احترام به تماشاگر وجود ندارد؛ فقط خنداندن تماشاگر وجود دارد و من با این مخالفم و در این شرایط تصور من این است که ساخت فیلمی مثل زن دوم اتفاقا خلاف کلیشه و خلاف آنچه اکثریت به آن توجه میکنند - به خاطر رسیدن به پول بیشتر - دارد با آنها مبارزه میکند؛ طبیعی است که خیلی هم ضربهپذیر است.
مردم دارند به همه ما علامت میدهند که ما از آن نوع فیلمسازی خسته شدهایم؛ یعنی رسیده است به درجه ابتذال. من در بیست و دومین فیلمام در 57 سالگی دنبال تبلیغات نیستم و سعی میکنم در فیلمهایم واقعبین باشم و تصورم این است که از این نظر زن دوم فیلم موفقی است.
- خانم طائرپور، چرا آقای الوند برای کارگردانی زن دوم انتخاب شدند؟
طائرپور: من کلا خیــــلی آدم نشانهخواهی هستم. مدت زمان زیادی طول کشید تا بهدنبال یک فرد مناسب برای ساخت این طرح باشم ولی همیشه فکر میکردم که حکمتی در این صبر است؛ درست زمانی که با آقای احمد امینی در حال مذاکره برای انجام این کار بودیم، من همزمان با وسوسهای روبهرو بودم که بعضیها میگفتند خودت بساز که من خوشبختانه این کار را نکردم.
خیلی میخواستم که به مسئله زن دوم از زاویه جدیدی نگاه شود و مذاکرات با آقای الوند خیلی سریع به نتیجه رسید. زن در زندگی آقای الوند تعریف محترمانه ای دارد و این خیلی برایم مهم بود. اگر مردی به یک زن فقط بهصورت غریزی نگاه کند، نمیتواند یک قصه راجع به عشق بسازد ولی مردی که به عاطفه و احساس زن احترام میگذارد، میتواند به این مرحله راحتتر نزدیک شود و الان هم خیلی از همکاری با ایشان خوشحالم.
- از نگاه فمینیستی در کار خبری نبود و همین نقطه قوت زن دوم است. چطور به این نوع روایت رسیدید؟
طائرپور: من فکر میکنم آنقدر حواسم بود که از کار مراقبت کنم تا دچار گرایشهای فمینیستی نشود. من در درجه اول فیلمساز میبینم، آدم اهل عشق میبینم و به این نگاه نمیکنم که این سبیل دارد یا روسری.
- آقای الوند، شما به عنوان یک کارگردان چه نقطهنظرهایی داشتید؟ چه شد که این نوع نگاه را برای ساخت زن دوم انتخاب کردید؟
من همیشه به این نکته اعتقاد دارم که اگر قرار است آدمها را مجازات کنیم، باید به اندازه گناهشان باشد. کسی رفته و مدتی نبوده، حالا پشیمان است و برگشته. این طور نگاه نکنیم که زن منفی و بدی است. این فیلم در واقع شخصیت منفی ندارد و به همین دلیل هم کشمکشها در فیلم سخت اتفاق میافتد.
میشد بین 2زن کشاکش پیدا شود و... که قبلا هم شده بود و ما را باز میبرد به نوع کلیشهای این نوع فیلمها. ما با هم توافق کردیم که ببینیم بدون اینکه شخصیتی منفی داشته باشیم، آیا میشود فیلم جذابی ساخت. در زن دوم برای اولین بار فیلمی را دقیقا از روی متن آن ساختم. این کار را تعمدا انجام دادم و گفتم این بار بیایم و دقیقا فیلمنامهای را که وجود دارد، فیلم بکنم.
- یعنی در زن دوم تجربه کردید؟
نه. به این دلیل که سینمای حرفهای را محل تجربه نمیدانم؛ ضمن اینکه هر کاری تجربه است. شما 20 سال نشریهای را درمیآورید اما در شروع سال 21 تجربه دیگری را کسب می کنید زیرا مخاطب شما تغییر کرده، شرایط عوض شده و شما همان کار را میکنید؛ چون تجربه تازهای را با شرایط و مخاطبین دیگر ایجاد میکنید ولی اینکه در سینمای حرفه ای در بخش خصوصی با سرمایه بخش خصوصی تجربه کنید، من آن را قبول ندارم؛ تجربه مال جای دیگر است.
در واقع یک نوع آزمایشی بود که آیا من توان آن را دارم که یک فیلمنامه را با وجه ادبی بالا بسازم یا خیر و تماشاگری که فیلم را میبیند من را هم بهعنوان کارگردان اثر ببیند و من را شناسایی کند یا خیر. ریشهیابی و نگاهی که در این فیلم نسبت به موضوع زن دوم است، برای من جذاب بود که درگیرش بشوم و این را پذیرفته بودم که تغییری در آن ندهم، بهدلیل اینکه ذات قضیه را میپسندیدم و این نگاه را میپسندم که توی متن از این منظر شخصیت زن دوم را میبیند و خوشبختانه زن دوم در این فیلم شخصیتی دارد که نمونه آن را در فیلمهای ایرانی کم دیدهایم.